به گزارش مجله خبری نگار/ایران: به اهتزاز درآمدن پرچم فلسطین و بیاعتنایی تماشاچیان و واکنش منفی آنها نسبت به خبرنگاران رژیم اشغالگر قدس، نکات مهمی را به رژیم غاصب ثابت کرد. کشور قطر با انجام چند تکنیک تبلیغاتی از جمله نمایش پرچم فلسطین از مسأله فلسطین بهرهبرداری ویژهای جهت جلب نظر جهان عرب انجام داده است. در این میان صعود مراکش، کشوری که عادیسازی با رژیم صهیونیستی را انجام داده با پرچم فلسطین به رقابتهای نیمهنهایی جام جهانی باعث برجسته شدن هر چه بیشتر موضوع فلسطین در جهان و همبستگی میان ملتهای مسلمان در قبال آن شد. در طول برگزاری مسابقات فوتبال جام جهانی در قطر، تماشاگران مراکشی یکی از پرشورترین حامیان فلسطین بودند و در همه بازیها پرچم و نمادهای فلسطینی را با خود همراه داشتند.
مراکش، یکی از کشورهای پادشاهی در شمال غربی آفریقا است. مراکش نزدیکترین کشور آفریقایی به اروپا است که به وسیله تنگه جبلالطارق از آن جدا میگردد، از اینرو از جایگاهی راهبردی در میان کشورهای شمال آفریقا برخوردار است. این کشور در سال ۱۹۵۶ میلادی (۱۳۳۵ هجری شمسی) بهعنوان یک کشور مستقل شناخته شده است. دین رسمی این کشور اسلام است و تعداد اندکی مسیحی و یهودی در آن زندگی میکنند.
اقدام تیم ملی مراکش در جام جهانی برای کشورش که در زمره عادی سازان با اسرائیل قرار گرفته شامل این پیام است که سیاستهایی که در دولتهای عادی ساز دنبال میشود، مورد حمایت و توجه ملتهای آنها نیست و توسط آنها تعقیب نمیگردد، لذا آنچه رژیم صهیونیستی با تکیه بر عادیسازی برنامهریزی میکند در بطن خود فاقد مشروعیت لازم بوده و توانایی اجرایی شدن ندارد. اگر این رژیم کشورهای عادی ساز را در زمره همپیمانان خود محسوب میکند تنها در پوسته دولتها تجلی یافته و بحث مهم و جدی که ملت-ملت است درست به طور معکوسی در جهت مخالف قرار دارد. مجموع این تحرکات تا به آنجا پیشرفت که منابع عبری زبان به واقعیت موجود عدم همراهی روابط ملتهای منطقه با تلآویو اذعان کردند.
توافقنامه عادیسازی روابط بین مغرب و رژیم صهیونیستی تحت نظارت امریکا در اواخر سال ۲۰۲۰ امضا شد. با این اقدام، رژیم صهیونیستی و مراکش ازسرگیری روابط دیپلماتیک خود را که از سال ۲۰۰۰ متوقف شده بود، اعلام کردند تا مراکش چهارمین کشور عربی پس از امارات، بحرین و سودان باشد که روند عادیسازی روابط خود با رژیم صهیونیستی را آغاز کرده باشد. مردم، نهادها و احزاب مختلف مغرب نیز در واکنش به آن، در پی تظاهراتی با سر دادن شعارهایی عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی را محکوم کرده و در اعتراض به برقراری روابط از سوی رباط با رژیم صهیونیستی، پرچم این رژیم را به آتش کشیدند. بعد از آن، ایالات متحده در ازای این عادیسازی روابط بهصورت جزئی و نه کامل، حاکمیت مراکش بر صحرای غربی را به رسمیت شناخت، متعهد به سه میلیارد دلار سرمایهگذاری بخش خصوصی خود در این کشور شد و با فروش یک میلیارد دلار تسلیحات به این کشور موافقت کرد که البته هنوز در انتظار تصویب کنگره است.
رژیم صهیونیستی با انجام معاملات تسلیحاتی بهدنبال یافتن جای پایی در مغرب است تا بتواند اهداف مدنظر خود در آفریقا را براحتی پیش ببرد و مغرب بهترین بستر را برای این رژیم فراهم کرده است. بعد از انعقاد قرارداد عادی سازی، روابط دو طرف روند صعودی را طی میکند که با سفر وزرای صهیونیست به مراکش و امضای چندین قرارداد همکاری به اوج خود رسیده است. این قراردادها در زمینههای امنیتی، سیاسی، هوانوردی، فرهنگی و حتی قضایی میان رباط و تلآویو برقرار شده است.
اسرائیل سعی داشت که از فرصت به وجود آمده مسابقات قطر، برای زمینه چینی و اشاعه عادیسازی استفاده کند، اما حضور ملتهای مختلف مسلمان و اجماع تقریباً یکسان در مورد فلسطین و رژیم صهیونیستی آنها را در شگفتی فرو برد؛ بنابراین حباب رویهای که رژیم برای عادیسازی قرار داده بود در جریان جام جهانی قطر ترکید. موضوع دیگری که در جام جهانی خود را بروز داد، تنفر ملتها از رژیم اسرائیل است. یعنی حتی در صف دفاع از فلسطین قرار داشتن به تنهایی معنا نداشته و ملتهای مسلمان، اسرائیل را نه تنها به رسمیت نمیشناسند بلکه موضع آنها در قبال این کشور جعلی انزجار است.
این مسأله به قدری پررنگ بود که رسانههای عبریزبان نیز به طور مفصل به آن پرداختند و اعتراف کردند که در افکار عمومی مردم مسلمان «چیزی به اسم اسرائیل وجود ندارد و هر چه هست فقط فلسطین است.»
یکی از مباحث مهمی که در میان اعراب و غرب مطرح است، بحث طرح دو دولتی و تقسیمبندی یکطرفه خاک فلسطیناشغالی است؛ طرحی دستوری و خدعهآلود از سوی غرب و رژیمصهیونیستی که برای خلعسلاح و عقب راندن گروههای مقاومت از سوی فلسطینیان اعمال شده تا به مرور زمان تمام سرزمین را در تصاحب خود قرار دهند. البته پیامی که در مسابقات جامجهانی قطر به دنیا مخابره شد، حاکی از آن است که اعراب حتی به طرح دروغین دو دولتی هم اهمیتی نمیدهند و به طور کل رژیم را فاقد اعتبار برای زیست در سرزمین اشغالی میدانند.
نکته دیگری که وجود دارد، تلاشهای رژیمصهیونیستی برای ایجاد همبستگی بین مردم اسرائیل و امت اسلامی است. این رژیم سالها است سعی میکند با تبلیغات رسانهای و تصویرسازی دروغین از خود و نمادسازی و شعارسازی پیرامون «صلح برای منطقه» خود را از گزند مخالفتها در اعتراضات دور کرده و موجه نشان دهد. از طرفی میکوشد از کانال عادیسازی خود را در مرکزیت کشورهای عرب قرار داده و به بهانه تأمین امنیت آنها، در یک جبهه در کنار خود قرار دهد. تمام این اقدامات نشان میدهد این رژیم بهرغم تمام تلاشهای تصنعی برای تصویرسازی مردمدوستی، نتوانسته پیشبردی داشته باشد و نفوذ در میان ملتها کاملاً با شکست مواجه شده است.
این اتفاق به رژیم غاصب این نکته را اثبات کرد که شناخت آن از مردم کشورهای مسلمان صحیح و درست نیست و تصویری که از این کشورها برای خود ساخته و سالها است عادیسازی را بر پایه آن قرار داده است اعتباری ندارد و ادامه روند عادیسازی هیچ تغییری برای پذیرش این رژیم در میان ملتها به وجود نخواهد آورد.
مردم این کشورها همواره اعتراض و مخالفت با عادیسازی را به سردمداران خود نشان دادهاند. بدین منظور چندی پیش همزمان با ورود اسحاق هرتزوگ، رئیس رژیم آپارتاید اسرائیل به بحرین، مردم این کشور با تظاهراتی، مخالفت خود را برای چندمینبار با عادی سازی روابط با این رژیم اعلام کردند؛ بنابراین اصل مقبولیت و مشروعیت این رژیم در میان کشورهای مسلمان حتی در میان ملتهای کشورهای عادیساز، پوشالی بوده است و رسمیت ندارد، اما رویکرد مخالفت با سیاستهای اسرائیل تنها به مردم ختم نمیشود و با وجود عادیسازی، دولتها نیز در مجامع بینالمللی به آن میپردازند که این رژیم را به شگفتی واداشته است. رأی مثبت امارات، بحرین، مراکش و حتی اوکراین به قطعنامه ضد اسرائیلی سازمان ملل، شاهدی بر این امر است و عرصه را برای رژیم اشغالگر تنگتر کرده است. این موضوع واقعیتی انکارناپذیر برای رژیمصهیونیستی به وجود آورده است که آنها اینک در راستای سیاستهای رژیم گام برنمیدارند چراکه به اذعان رسانههای عبری، عادیسازی نه برای مشروع دانستن این رژیم بلکه برای ایجاد راه مواصلاتی برای تأمین اهداف کشورها است و آنها برای انتفاع خود وارد عادیسازی شدهاند.
رویدادهای جامجهانی و به ذلت کشاندن رژیمصهیونیستی، بر قدرت درونی مردم فلسطین افزوده و تقویت اراده را در آنان برانگیخته است. در همین ارتباط حازم قاسم، سخنگوی حماس گفت: «این دستاوردی تاریخی برای ورزش کشورهای عربی است. ما برای تیمملی فوتبال مغرب در بازیهای بعدی هم آرزوی موفقیت میکنیم.»
به اعتراف کارشناسان امنیتی رژیمصهیونیستی، عملیات اخیر فلسطینیان بسیار دقیق و مرگبار بوده است و راه برونرفتی برای مقابله تام با آنها وجود ندارد. از طرف دیگر رشد و ظهور گروههای مقاومت فلسطینی نشان از اهتمام شدید مردم فلسطین برای بیرون راندن این رژیم از خاک فلسطین اشغالی دارد.
روزنامه یدیعوت آحارونوت با اشاره به ظرفیت گروههای مقاومت نوشت: حضور فقط ۱۰۰ فلسطینی مسلح در یک عملیات ممکن است وضعیت امنیتی را بشدت متزلزلتر از گذشته کند. همچنین کرانه باختری در ماههای اخیر به یک انبار بزرگ تسلیحات تبدیل شده است و در صورت تشدید تنشها، کنترل دهها هزار سلاح دشوار خواهد بود. به طور کلی آنچه در مجموع اتفاقات جامجهانی روشن میشود این است که افکارعمومی در کشورهای مسلمان بشدت ضد یهود است و مردم این کشورها در خصوص پذیرش اسرائیل مانند رهبران کشورها نمیاندیشند.